خلاصه کتاب معجزه تشویق
فصل اول تا چهارم
اثرمارستون استفانی :
یکی از مهمترین عواملی که باعث می شود ما به دیگران عاشقانه تر نگاه کنیم محبت است.محبت یک مسیر دوسویه است. اگر شما به کسی محبت بورزید قطعا اوهم به شما محبت خواهد داشت. محبت باعث فصل اول یکی از مهمترین عواملی که باعث می شود ما به دیگران عاشقانه تر نگاه کنیم محبت است.محبت یک مسیر دوسویه است. اگر شما به کسی محبت بورزید قطعا اوهم به شما محبت خواهد داشت. محبت باعث زیبایی سیرت وصورت است.
اعتمادبه نفس:
اعتماد به نفس عاملی است که باعث موفقیت می شود.در واقع اعتماد به نفس بنیانهای زندگی را بنا می کند.
احساس دوست داشتن دیگران ودوست داشته شدن از سوی دیگران واحساس شایسته بودن اعتماد به نفس در وهله ی نخست از طریق ایجاد ارتباط با کودک شروع ورشد پیدا می کند.
اینکه به بچه های خودمان احترام بگذاریم ورفتاری محترمانه توأم با محبت داشته باشیم آنها شایستگی خودرا درک ودریافت می کنند. ودرادامه اعتماد به نفس آنها تقویت شده وبالا می رود. در واقع رفتارهای ما پدران ومادران مانند آینه در رفتارهای کودکانمان انعکاس می یابد. پدران ومادران نقش اول فیلم ذهنی کودکان هستند که رفتارهای مارا مانند یک ضبط صوت وضبط تصویر ثبت وضبط می کنند.
کسانی که اعتماد به نفس بالا دارندانسانهای صادق تر وعاشق تری هستند.
مولفه هایی که باعث اعتماد به نفس بالامی شود:
اول: احساس تعلق:یعنی کودک احساس کند متعلق به اجتماع است.وقتی به طور ویژه وخاص مورد احترام
قرار بگیرد احساس امنیت می کند. این امنیت در خانواده شکل می گیرد.دوم:منحصربه فردبودن:
وقتی به کودک احترام می گذارید وبه او شخصیت می دهید فرد احساس می کند که به او مستقل می نگرید واین نگاه خاص باعث بالا رفتن اعتماد به نفس او می شود.سوم: قدرت:هنگامی که کودک بفهمد می تواند روی محیط زندگی واطراف خود موثر باشد احساس قدرت می کند. لذا تقویت ویاد دادن مهارت ها وقابلیت های خود کودک به او دراین امر تاثیر مثبت دارد. به کودکان فرصت دهیم که در مورد مسائل خودشان خود تصمیم گیری نمایند وخود شاهد موفقیت خودشان باشند.چهارم:آزادی بیان:برزبان بیاورند وچیزی راکه می خواهند راحت وآزادانه برزبان آورند. بچه ها را در مقابل خواسته های معقولشان سرکوب نکنید.
فصل دوم:
والد بودن مسابقه طناب کشی ست میان آنچه ما تصور می کنیم باید باشیم و انچه هستیم ،بین انچه دوست داریم انجام دهیم و انچه واقعا می توانیم انجام دهیم . همه ما می دانیم که این پدر و مادر های تلویزیونی و پر طرفدار زیاده از حد خوب هستند که بتوانند واقعی باشند . ولی در زوایای ذهنی هنوز ارزو داریم مثل ان ها باشیم !!! بیاییم یاد بگیریم به محدودیت های خود احترام بگذاریم وقتی ما در مورد نیازها و محدودیت های احساسی مان با بچه هایمان صادق هستیم ، به آن ها فرصـــــــت می دهیم تا جز خودشان ملاحظه شخص دیگری را هم بکنند .
((نه )) یک کلمه چهار –حرفی نیست
اغلب احساس ما این است که وقتی به کسی نه می گوئیم ،درخواستی را رد نمی کنیم بلکه طرف مقابلمان را طرد می کنیم و چون مسلما نمی خواهیم بچه های خودمان را طرد کنیم ، در مقابل نه گفتن مقاومت می کنیم .
یکی دیگر از موانع موجود برای نه گفتن ترس از برانگیختن خشم دیگری ست .
یادتان باشد شما کاملا حق دارید برای انچه که دوست ندارید انجام دهید نه بگویید . وقتی شما بله می گویید ولی ترجیح می دهید نه بگویید این نشانه عدم صداقت شماست .!
بخاطر همه هم که شده مراقب خودتان باشیدشکی نیست که ما موظفیم نیازهای فرزندانمان را مورد توجه و ملاحظه قرار دهیم ،به ویژه زمانی که انها کودک و خردسال هستند و نمی توانند از ،خود مراقبت کنند ، ولی هر چـــه ان ها بـــــــزرگ تر می شوند ما موظف هستیم که نیازهای خودمان را هم در نظر بگیریم ما باید ایده پدر و مادر کامل را از سرمان بیرون کنیم ، و همزمان متوجه باشیم که فرزند کامل هم وجود ندارد . کمال ، از دسترس انسان فانی بیرون است ولی به حد کافی خوب بودن قابل دسترسی است .
پدر و مادرهایی به اندازه کافـی خوب می توانند بچه های سالم تری بزرگ کرده و خودشان هم سالم بمانند .پدر و مادر های کامل یا تمام مدت در حال شکست خوردن هستند یا دروغ گفتن –هم به خودشان و هم به بچه هایشان واژه کامل درارتباط با وظایف والدینی نسخه تضمین شده ای ست برای شکست .شما بهترین الگوی نقش برای فرزندان خود هستید بچه ها از طریق این نمونه ها یاد می گیرند . یکی از بهترین ارمغان هایی که می توانید به فرزندان خود بدهید ،الگوی یک فرد سالم ،موفق و سرزنده است .لطفا وقتی را به خود اختصاص دهید و به خودتان احترام بگذاریدبسیاری از افراد احساس میکنند اگر وقتی را به خود اختصاص دهند ،از وظایف مهم دیگر غافل میشوند برای حل این مشکل بهتر است از قبل خانواده را از برنامه خود مطلع کنید و انها را متوجه کنید که این وقت صرفا به شما اختصاص دارد .سازندگان عزت نفس ما مبتکر و الگوی عزت نفس بچه های خود هستیم ، و باید بخاطر بیاوریم که چیزی را که نمی دانیم نمی توانیم به فرزندان خود بیاموزیمولی جای نومیدی نیست تنها کاری که باید بکنیم این است که اگاه و هوشیار باشیم . اطمینان می دهم مدتی که با مسئله عزت نفس فرزندتان درگیر هستید ،ناگهان خود را با مسئله عزت نفس خود نیز روبرو می بینید .1: نقاط قوت خود را ارج بنهید/این لازم و اساسی ست که شما نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید چند دقیقه ای تامل کنید و به توانایی های خود بیندیشید .2: روحیه خویشتن پذیری و حرمت نفس را در خود تقویت کنید .3:موفقیت های خود را در نظر داشته باشید و به ان ارج بگذارید و از پیشرفت های خود شادمان و راضی باشید .بسیاری از ما بزرگ شده ایم تا دیگران را ستایش کنیم و نه خودمان را خوب وقت ان فرا رسیده است که دیگر تواضع را کنار بگذاریم .پیام های امید بخش به خود دادن و به خود امید دادن به بچه های ما می اموزد که همین کار را انجام دهند 4:افکار و عقایدتان را ارج بگذارید و ان ها را بیان کنید .
افرادی که عزت نفس بالایی دارند از اینکه عقیده خود را بیان کنند هیچ ابائی ندارند حتی اگر این عقیده متفاوت از دیگران باشد .منظور این است که بتوانید ازادانه انچه را باور دارید بیان کنید و احساسات و افکارتان را ابراز نمائید . 5:سعی کنید به خاطر منحصر به فرد بودنتان خود را مورد تمجید و تحسین قرار دهید .
برای لحظه ای تامل کنید و ببینید که اگر هر روز با پیامی از عشق و دوستی از خواب برمی خاستید زندگی برایتان چه رنگی داشت ؟؟منابعی که ما در اختیار داریم پول و متعلقات مادی نیستند بلکه توانائی ما در دیدن ،شنیدن ،چشیدن ،لمس کردن ،احساس کردن .توانایی مان برای انتخـــــــــــاب پدیده هامی باشند ،این ها گنج های واقعی ما هستند .
فصل سوم:
نه چاشنی اصلی برای به دام انداختن عشق فرزندانمان :1: اوقاتی را با هم بگذرانیم2: علایق مشترک را پرورش دهید.3: با هم صحبت کنیم4: با هم بازی کنید5: ان ها را نوازش کنید.6: مرتب به انها بگویید که دوستشان دارید
7 : با ان ها طوری برخورد کنید که گویی مهمترین مهمترین فرد روی زمین هستند
8: خاطراتی فراموش نشدنی و پایدار با انها به وجود بیاورید.9: منحصر به فرد بودن انها را ستایش کنید
کلید موفقیت در این است که نیازهای مهم خودمان را با نیاز های متشابه فرزندمان متعادل سازیم .
وقتی بچه ها را به جای دیدنی و ویژه ای می برید در واقع ان ها را به گونه ای منحصر بفرد ، در دنیای خودتان وارد می سازید . مثـــل این می ماند که به انها بگوئید :( از بودن با تو لذت می برم و دوست دارم جزئی از وجودم را با تو سهیم کنم ) در نتیجه انها احساس ارزش و اعتبار می کنند .) هنگامیکه وقتی را به بچه خود اختصاص می دهید ، کودک دیگر تلاشی برای رقابت دائم جهت جلب توجه شما نمی کنند ، به علاوه شما همکاری بیشتری
بین بچه ها بوجود می اورید .نورافکن ها متوجه شما هستند .بچه ها می کوشند مرکز توجه باشند . وقتی اوقاتی را صرفا با فرزند خود می گذرانید هر دو ، صمیمت ، رضایت و اعتماد به نفس بیشتری را تجربه می کنید .
در این اوقات ویژه ، شما می توانید با هم را بروید ، یا عروسک بازی کنید .صحبت درباره گذشته شما یا گذشته بچه هایتان منافع بیشماری دارد ، بچه ها واقعا لذت می برند درباره گذشته و میراث خود اطلاعاتی بدست بیاورند
با شنیدن این داستان ها ، بچه ها نه تنها پی مبرند چگونه بزرگ شده و تغییر کرده اند ، بلکه با شنیدن حوادث زندگی شان و شگفت زدگی ما احساس اهمیت و اطمینان می کنند .لازمه تشویق بچه ها به بیان ارزوها و نگرانی هایشان این است که شما همواره وقتی برای شنیدن درددل های انان بدون اینــــــــکه حرف شان را قطع کنید ، داشته باشید و ضمنا خودتان نیز در مورد خودتان با ان ها صحبت کنید و ان ها را در این اطلاعات سهیم سازید .هیچ چیز مهم تر از این نیست که شما گاه گاه از نقش والد بودن خارج شوید و در نقش یک دوست ظاهر شوید و بکوشید فرزندانتان را به عنوان یک فرد بشناسید .روزی چهار بار در اغوش گرفتن برای بقا ، و هشت بار در اغوش گرفتن برای قوت گرفتن و شانزده بار در آغوش گرفتن برای رشد ، مفید است .اگر می خواهید فرزندانتان موفق و سعادت مند باشند ، مطمئن شوید که به اندازه کافی در اغوش گرفته می شوند .برای بیان احساسات و عشقمان به فرزندانمان ، نیاز داریم که از پیام های لفظی و غیر لفظی هر دو استفاده کنیم . دست پسر کوچک تان را گرفتن و دخترتان را نوازش کردن تاثیرش بیشتر از کلمات است .دکتر هارولدووت روانشناس برجسته عقیده دارد که در اغوش گرفتن داروی شفابخش و معجزه اسائی است که روحی تازه به جسم خسته می بخشد و سبب می شود شما جوانتر و پر تحرک تر شوید . در خانه ، در اغوش گرفتن روزانه روابط را تحکیم می بخشد و به گونه ای خارق العاده برخورد ها را کاهش می دهد .ما باید با عشق و احترام با فرزندانمان رفتار کنیم ، اگر این چیزی ست که از انها انتظار داریم با ما ، دیگران وبالاتر از همه با خودشان رفتار کنند . اگر چه بچه های ما شایستگی همان عشق و ملاحظه ای را دارند که ما اغلب نسبت به دوستانمان داریم .معهذا با فرزندانمان مانند شهروند درجه دو رفتار می کنیم .
- ۹۴/۰۴/۰۵
- ۸۲۰ نمایش